در خویش بارور شدن از خویش...
لحظه لحظه های اکنون را که روی هم می گذارم، ساعت ساعت ها و روزها را که با هم جمع می کنم، ماه ها و سال ها را که کنار هم می نهم، می شود عمری که پشت سر نهاده ام. آن کلان، از همین خردها تشکیل شده است. پس باید حواسم به همین خرد ها باشد تا کلان را از دست ندهم. من اینک هم کلان می خوانم و هم خرد. و این یعنی این که چشمی به کلان دارم اما برنامه هایم برای همین لحظه لحظه ها و ساعت ها و روزها است.
اجزا زندگی به اندازه ی کل زندگی ارزش دارد. اصلا همین "آن" ها ارزش دارند که سرجمع، زندگی را با ارزش می کند و زیستن معنای خود را پیدا می کند. و گرنه همه ی صفرها را که با هم جمع کنیم باز هم صفر می شود. چه فرقی می کند که چقدر صفر داریم. لحظه های میان تهی، در نهایت به سرزمین شوره زار سرگشتگی می رسد. مهم این است که لحظه های مان را چنان بسازیم که به زیستن اش بیرزد. اکنون را در یابیم تا گام به گام به سوی معنا پیش برویم. دارم تلاش می کنم لحظه های زندگی ام را سرشار از بودن و زیستن کنم.
- ۹۵/۰۶/۰۱